در دوران‌های قدیم که هنوز قانون برده‌داری مرسوم بود، هر شخص که برده‌های بیشتری داشت، قدرت بیشتری هم داشت و افراد برای کسب این قدرت حاضر بودند که پول خرج کنند و برده‌ها را بخرند تا افرادی زیر نظر آن‌ها باشند که مطیع کامل فرمان آن‌ها باشند. تمام این جریانات شاید سبب غفلت انسان‌ها از این است که جسمی که هر شخص دارد و می‌تواند آن را کاملاً مطیع فرمان‌های خودش کند، چیز بسیار باارزشتری نسبت به کسب برده است

و همین جسمی که ما در اختیار داریم و به‌طور رایگان به ما داده شده است مطلقاً پیرو اوامر روح ماست و در کوچک‌ترین چیزی از روح ما نافرمانی نمی‌کند و با این تفکر آن شخص قدرتمندتر از بقیه است که بتواند بهترین استفاده را از این امانت الهی که مدتی محدود در اختیارش گذاشته شده است، بکند و با این تفکر که این روح، همان روح خداوندی است و بهترین برنامه را خداوند برای سعادت بشر، با نام دین، به انسان معرفی کرده است و این انسان است که می‌تواند این برنامه‌ی صددرصد منتهی به سعادت را با قدرت تمام برروی جسمش پیاده کند و بعد از مدتی مشخص به یک حیات ابدی سعادتمند نایل آید.

حق است کلام خداوند که می‌فرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﴿١٤﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١٥﴾بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ «سوره‌ی اعلی(87)»: «بی‌گمان هرکه پاکی ورزید و با یاد ویژگی[های] پروردگارش به نماز ایستاد، رستگار شد. ولی شما زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید. درحالی‌که آخرت بهتر و پاینده‌تر است».

و همیشه یادمان باشد شاید لحظه‌ای دیگر این امانت از ما بازپس گرفته شود؛ چراکه: إِنَّ أَجَلَ اللَّـهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ ۖ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ «سوره‌ی نوح (71)»: «اگر متوجه باشید، چون اجل مقرر خدا فرا رسد، تأخیر پذیر نیست». و این نعمت را ازدست بدهیم و فرصتمان تمام شود و نالان بگوییم: يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي «سوره‌ی فجر (89)»: «کاش برای حیات [ابدی‌ا]م پیش‌اندیشی کرده بودم».